ای دل من ،گر چه در این روزگار
جامه ی رنگین نمی پوشی به کام
باده ی رنگین نمی پوشی ز جام
نقل وسبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می باید تهی ست
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار